خورشید غربت (بررسی و خوانش عرفانی داستان «اذان غروب» از بهرام صادقی‌‌)

۱۰,۰۰۰ تومان

محصول باکیفیت

محصول با کیفیت

پرداخت امن و آنلاین

دانلود پس از پرداخت

ضمانت بازگشت وجه

ضمانت بازگشت وجه

مقاله خورشید غربت یک پژوهش در زمینه بررسی و خوانش عرفانی داستان «اذان غروب» از بهرام صادقی‌‌ است. این مقاله شامل 15 صفحه و بصورت فایل ورد (docx) قابل دانلود است.

امیدواریم مقاله خورشید غربت برای شما مفید واقع شود. فهرست مطالب و قسمتی از متن مقاله بصورت نمونه در زیر آورده شده است:

فهرست مطالب مقاله بررسی و خوانش عرفانی داستان «اذان غروب» از بهرام صادقی‌‌

  • چکیده
  • مقدمه
  • روش تحقیق
  • یافته‌ها و بحث شریعت
  • طریقت
  • استاد معنوی
  • مرید و مراد
  • ره یابی به استاد
  • حقیقت
  • بحث و نتیجه گیری

مقدمه مقاله خورشید غربت

ادبیات عرفانی ایران جایگاه ویژه و گسترده ای در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. حجم وسیعی از کتب ادبیات سنتی ایران از نثرهای سهروردی گرفته تا اشعار و نظم‌های مولوی‌،‌ حافظ‌،‌ و عطار حول محور مفاهیم عرفان اسلامی‌ می‌گردند. این سنت عرفانی وسیع در نتیجه هر فردی را که نگاهی حتی اندک به آن دوران داشته باشد تحت سیطره ی عظمت خود قرار خواهد داد.

بهرام صادقی ‌(متولد 1315‌) داستان نویس معاصر توانمند ایرانی است که داستان‌های کوتاهش تاثیر بسزایی در ناخودآگاه داستان نویسی ایران داشته است؛ و با وجود اینکه که جایگاهش در قصه نویسی از صادق هدایت بالاتر است‌‌، یکی از مبهم ترین و ناشناس ترین نویسنده‌های ایران‌ می‌باشد.‌

یافته‌ها و بحث شریعت

از شریعت تعبیر به همان مسایل شرعی و احکام‌ می‌شود که ظاهر دینند. «عرفا و فقها متفق القول اند که شریعت یعنی مقررات و احکام اسلامی… » ‌(مطهری‌،‌1381‌)‌،‌ احکام شرعی ای که حفظ کاملشان موجبات لیاقت یافتن برای قدم نهادن در طریقت الهی را فراهم‌ می‌کند.

در این داستانِ بهرام صادقی مشاهده‌ می‌کنیم که مرد جوان به عنوان انسان شریعت مداری تصویر‌ می‌شود؛ همان طور که خودش در دیالوگی این گونه خود را تعریف‌ می‌کند: «من تا یک سال پیش در شهر خودم طلبه بودم‌،‌ ریاضت‌ها‌ می‌کشیدم که نپرس. اما آنچه در طلبش بودم زهد خشک و علم دفتر نبود. راستش را بخواهی اصلاً از این مقوله‌ها دور بودم. هر روز را در جست و جوی معرفت واقعی‌ می‌گذارندم… تا اینکه یک شب…» ‌(صادقی‌،‌ 1393‌) طلبگی و ریاضت کشی که هر دو به نوعی از وادی شریعت به حساب‌ می‌آیند‌،‌ جوان را مهیای درک فیض‌ می‌کنند.

طریقت

پس از کمال در شریعت‌،‌ انسان ظرفیت ورود به وادی طریقت را پیدا‌ می‌کند که البته بسته به تعادل جسمی و روحی مزاج و بافت افراد تعداد کمی طالب‌ این مرحله هستند. عطار درباره طریقت‌ می‌گوید: «صوفی تا وقتی که به دستور مرشد و پیر خانقاه خود‌،‌ تکالیف شرعی را به جا آورد در شریعت است و همین که قصد تکمیل نفس را کرد و یا مرشد او را برای به جا آوردن مراحل خاصّ ۀ تصوف و درویشی مستعد دید‌،‌ طریقت شروع‌ می‌شود و چون به سر منزل مقصود رسید به حقیقت واصل شده است» ‌(به نقل از سپاهی‌،‌ 1382‌). طریقت همان راه و راه رفتن است‌،‌ اما نه هر راه رفتنی‌،‌ بلکه راه رفتن برای رسیدن به قرب خدا.

استاد معنوی

در طریقی که به درک حقیقت منتهی‌ می‌شود نیاز به استاد معنوی و نظارتش بر شئون سالک از مهم ترین مسایلی است که در سیر درست و سریع الی الله مطرح‌ می‌شود.

مرحوم سید علی آقا قاضی رضی الله عنه میفرموده است: اهمّ از آنچه در این راه لازم است‌‌، استاد خبیر و بصیر و از هوا بیرون آمده و به‌ معرفت الهیه رسیده و انسان کامل است‌،‌ که علاوه بر سیر الی الله‌،‌ سه سفر دیگر را طی نموده و گردش و تماشای او در عالم خلق بالحق بوده باشد. مرحوم قاضی میفرموده است: چنانچه کسی که طالب راه سیر و سلوک طریق خدا باشد برای پیدا کردن استاد این راه اگر نصف عمر خود را در جستجو و تفحص بگذراند تا پیدا نماید ارزش دارد. و میفرموده است: کسی که به استاد رسید‌،‌ نصف راه را طی کرده است. ‌(به نقل از حسینی طهرانی‌،‌1425‌)

مرید و مراد

تاثیر معنوی شدیدی که انسان‌های کامل بر دیگر مردم دارند‌،‌ طالبان معارف را ترغیب به درک حضورشان‌ می‌کند تا به این طریقه‌،‌ ره صد ساله را یک شبه بپیمایند. تفکر مرید و مرادی و استاد و شاگردی در متون عرفانی ما به کثرت یافت‌ می‌شود. بعضی عرفا تحت تاثیر این نوع نگاه‌‌، حضرت محمد ‌(ص‌) را استاد حضرت علی ‌(ع‌) دانسته اند. از نمونه‌های مشهور دیگر‌ می‌توان به ارتباط شمس تبریزی با مولانا اشاره کرد‌،‌ و یا مثال قرآنی و دقیق تری برایش داستان حضرت خضر ‌(ع‌) و موسای نبی ‌(ع‌) است.

البته با اینکه در داستان خضر و موسی‌،‌ حضرت موسی‌،‌ پیامبر بنی اسراییل‌،‌ در طریق ولایت عقب ماند و از خضر جدا شد‌،‌ شخصیت حضرت خضر به نمادی برای اولیاالله و مرشدان معنویت تبدیل شده است: «قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی» ‌(حافظ‌‌، 1381‌). خداوند متعال در سوره کهف که در آن داستان خضر و موسی مطرح شده است‌،‌ به ضرورتِ یافتن «ولیِ مرشدی» برای یافتن راه اشاره‌ می‌کند: «مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِدًا: خدا هر که را هدایت کند‌،‌ راه یافته است و هر که را گمراه نماید‌،‌ هرگز برای او یاور و دوست هدایت کننده ای نخواهی یافت» ‌(سوره کهف‌،‌ آیه 17‌).‌

حقیقت

حقیقت‌،‌ پایان راه طریقت و رسیدن به سرمنزل مقصود است. مولوی در این باره‌ می‌گوید: «شریعت همچو شمع است ره‌ می‌نُماید و بی آن که شمع به دست آوری راه یافته نشود و چون در راه آمدی آن رفتن تو طریقت است و چون رسیدی به مقصود آن حقیقت است» ‌(مولوی‌،‌1390‌). شبستری نیز در رابطه با حقیقت در گلشن راز‌ می‌گوید «شریعت پوست‌،‌ مغز آمد حقیقت / میان این و آن باشد طریقت» ‌(شبستری‌،‌1361‌).

اصلاً واژه حقیقت به یکی بودن آن اشاره دارد و وحدت را به ذهن‌ می‌آورد. تمام اعداد بازتابی از عدد یک هستند که تکرار‌ می‌شوند همچنان که کثرات جلوه ای دیگر از وحدت هستند. نفوس جزیی به فراخور وسعت وجودیشان‌ می‌توانند کثرات عالم را در وحدت ببینند‌،‌ و در سیرشان از نفس جزیی به نفس کلی که به کمک استاد معنوی انجام‌ می‌پذیرد‌،‌ کثرات را به وحدت برگردانند.

بحث و نتیجه گیری‌ مقاله خورشید غربت

در این مقاله سعی بر این شد تا روایتی و خوانشی عارفانه از داستان «اذان غروب»‌،‌ یکی از داستان‌های کوتاه ادبیات معاصر ایران‌،‌ ارائه شود. با توجه به این که موضوع سیر و سلوک محوریت اصلی مباحث عرفانی را بر عهده دارد‌،‌ سه کلیدواژه ی اصلی در مباحث سلوکی انتخاب شد تا امکان خوانشی عرفانی از این داستان برقرار شود. این سه کلیدواژه شامل «شریعت»‌،‌ «طریقت»‌،‌ و «حقیقت» هستند که سه بخش اصلی سیر الی الله و دسته بندی این مقاله را شکل داده اند.

شریعت را پوسته ی دین گفته اند که هسته اش حقیقت است و سیر از ظاهر شریعت به باطن حقیقت از راه طریقت انجام‌ می‌پذیرد. طریقت غالب مباحث عرفانی سلوکی را شامل‌ می‌شود و در این داستان نیز به آن بیشتر پرداخته شده است.

کلیدواژه ها

عرفان – داستان عرفانی – شریعت چیست – معنی مراد در عرفان – مرید و مراد در عرفان

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “خورشید غربت (بررسی و خوانش عرفانی داستان «اذان غروب» از بهرام صادقی‌‌)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پرفروش ترین ها

محصولات مرتبط

شما اینجا هستید :