بفرست برای دوستات :

زندگی‌ بعضی ها، برای‌ آدم‌ها جذاب است. آدم‌ها از بعضی ها پرسیدند: زندگی یعنی چه؟ بعضی ها گفتند: زندگی همین چیزی‌ است که ما سال‌های سال سرگرمش هستیم. آدم‌ها پرسیدند: ما سرگرم چه‌چیزی هستیم؟!

آدم‌ها باید از همه‌چیز سر در بیاورند، رابطه‌ی دیگران را کشف کنند، با خلق‌وخوی‌شان آشنا شوند. آن‌چه بیش از همه به چشم می‌آید، دعواهای زن و شوهرها‌ست که نباید باشد، و آدم‌ها آن‌ را نمک زندگی می‌دانند یعنی وقت‌ و بی‌وقت، لج‌بازی کنند و به هم، گیر دهند!

آدم‌ها می‌توانند مدام تغییر کنند، می‌توانند کلماتی را به زبان بیاورند که ساعتی بعد از گفتن‌ آن پشیمان شوند، یا کلماتی را به زبان بیاورند که مسیر زندگی‌شان را تغییر ‌دهد. زمان و مکان و آدم‌ها ثابت اند، تنها چیزهایی که دست‌خوشِ تغییر می‌شود، حرف‌هایی‌ست که می‌زنند، رفتارهایی‌ست که از آن‌ها سر می‌زند.

یکی حرف می‌زند، دیگری گوش می‌دهد، سر تکان می‌دهد، گاهی لازم شد، چیزی می‌پرسد، این قطع‌کردن حرف دیگری، روشی‌ است برای پیش‌بردن گفت‌وگو. هر آدمی که چیزِ تازه‌ای به ذهن‌اش رسید، باب تازه‌ای را باز می‌کند. آدم‌ها به حرف‌های تازه علاقه دارند، نکته‌هایی که گفتن و نگفتن‌شان دردی را دوا نمی‌کند، خیال می‌کنند اصل بر گفتن است و مدام حرف یک‌دیگر را قطع می‌کنند، نکته‌ای را یادآوری می‌کنند، چیزی می‌گویند و یا بحث را عوض می‌کنند.

آدم‌ها خواسته‌های بچه ها را بهانه می‌کنند تا دعواهای زن و شوهری را شروع کنند. وقتی آدم‌ها را می بینی در لجاجت و یک‌دندگی، از هم چیزی کم ندارند! زوج‌های عُنُق، خوب به هم می‌آیند. همین‌که چند کلمه‌ای حرف می زنند، انواعِ متلک و نیش‌های آبدار را نثار یکدیگر می‌کنند. نه میزبان‌ احترامِ مهمان‌ را نگه می‌دارد و نه مهمان‌ سعی می‌کند به میزبان‌ احترام بگذارد و کمی بعد به چهار جبهه تهاجمی بدل می‌شوند؛ به خود رحم نمی‌کنند، بی‌وقفه، و با انفجاری، همه‌ی حرف‌های نگفته‌، حرف‌هایی که سال‌های سال توی دل‌‌شان مانده بود، یک‌دفعه رها می‌شود. از در رفتگی جوراب تاااااا سوزن، همه چیز سخت به‌ چشم می‌آید.

در حقیقت وقتی آدم‌ها مؤدب‌ شوند، بی‌دلیل رفتارهای خصمانه از آن‌ها سرنمی‌زند. با این‌که شیطنت‌ها سر جایش است امّا همه‌چیز کمی بهتر از قبل می شود. یعنی به همین سادگی زندگی شیرین می‌شود و آدم‌ها به آرزوهای افسانه ای خود می‌رسند؟ نه! ماجرا این نیست. داستان این است که آدم‌ها، در هر موقعیتی، می‌توانند طوری رفتار کنند و جوری حرف بزنند که واقعاً آدم به‌نظر برسند. مسأله نقابی‌ست که هر آدمی، می‌تواند به صورتش بزند و پشت نقاب خود را آدم نشان دهد که آداب زندگی و آداب آدم‌بودن را بلد است.

منبع : hagheghat.persianblog.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *